در دانشگاه علامه چه خبر است؟
مظاهر گودرزی: درگیری محافظان دانشگاه علامه طباطبایی با یک دانشجو موجی از واکنش ها را به همراه داشت، در روزهای گذشته فیلمی از داخل این دانشگاه منتشر شد که در آن نگهبانان دانشگاه علامه طباطبایی تهران به یک دانشجو حمله فیزیکی می کنند و سر او را می کوبند. ایسنا به نقل از صفحه اجتماعی شورای اتحادیه دانشجویی کشور نوشت: «در روز ۱۴ تیرماه در اثر نقض حریم امنیتی دو دانشجوی دختر به دلیل حجاب در دانشکده مدیریت و حسابداری. یکی از دانشجویان دانشگاه علامه به رفتار نگهبانان اعتراض کرد. پس از این اعتراض یکی از نگهبانان به وی توهین کرد و سرش را به بدترین شکل به پله سنگی کوبید.
دانشگاه علامه طباطبایی در بیانیهای به این اتفاق واکنش نشان داد و نوشت: «در ۱۴ تیرماه تعداد کمی از دانشجویان دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه قصد داشتند قبل از شروع آزمون وارد حوزه امتحانی شوند.» این رشته به آنها اخطار داد. و پس از عدم تمکین یکی از شاگردان به این اتفاق ناخوشایند رسید».
اقدام نگهبانی از این دانشگاه واکنش های زیادی را در پی داشت، از جمله اساتید دانشگاه علامه طباطبایی، محمدجواد غلامرضا کاشی، استاد اندیشه سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در کانال تلگرامی خود نوشت: سر می زنم. «دانشجوی دیوار کلید تحول دانشگاه است، تعبیر این است که علم مرجعیت نباید مرجعیت ایجاد کند، علم رفتار نباید تنظیم شود، آن که سرش را به دیوار می کوبد آن است که به من می گوید چگونه تدریس کنم او می داند که علم چیست اوست که روش تحقیق را آموزش می دهد اوست که نشان می دهد خط قرمز کجاست او کسی است که الفبای دانش را آموزش می دهد و همه ما را مرتب می کند تا یاد بگیریم چه دانشجو باشیم. یا معلمان باید چیزهایی را یاد بگیریم که قبلاً مطالعه نکرده ایم، باید چشمانمان را به روی چیزهایی باز کنیم که در محیط دانشگاه انتظارش را نداشتیم.
همزمان با صدای برخورد سر این جوان به دیوار دانشگاه علامه طباطبایی، در سر و بدنم احساس درد کردم. آن که قدرت ضرب و شتم دارد، آن است که قوانین انضباطی محیط دانشگاه را تعیین می کند. اگر آنها می گویند که ضرب و شتم استثنا بود، کارل اشمیت را به خاطر بیاورید که متوجه شد استثنا قاعده را تعیین می کند. موضوع به کنترل و تنبیه دانش آموزان محدود نمی شود. این موضوع یک سیاست در سطح دانشگاه است. شاید بتوان مهندسی و پزشکی را در محیطی فرسوده تدریس کرد، اما آموزش علوم انسانی غیرممکن است.
شرط ایجاد، رواج و آموزش علوم انسانی آزاد اندیشی است و لازمه آزاد اندیشی شجاعت اندیشیدن است. در یک محیط تحقیر شده، شجاعت و تفکر دود میشود و به هوا میرود. باقی مانده است که در چارچوب تعیین شده تکرار شود. محیط بی احترامی معلمان و دانش آموزان بی احترامی را پرورش می دهد. سپس یکی توضیح دهد که هدف از این همه هزینه برای اداره امور این گونه دانشگاه ها چیست؟ فارغ التحصیلان چنین فضایی دردی از جامعه دوا نمی کنند.
با سر خمیده و پر از شرم از جوانانی که باید مانند فرزندانمان مورد محبت و احترام قرار گیرند عذرخواهی می کنم. ما متهمیم، باید در مقابل این جوانان بایستیم و مسئولیت چنین وضعیتی را بپذیریم. همه سهمی دارند و من هم به سهم خودم در دانشگاه علامه طباطبایی سهم دارم.
محمدجواد غلامرضا کاشی
233233